پادری ها (۱): این روزها از گوگل حالت را می پرسم

پادری ها نوزادان تازه این خانه اند.  

پادری ها گاه جملاتی کوتاه هستند که مجوز ورود به یک متن بلند را دارند اما هنوز نتوانسته اند بلند شوند مجوز ورود به اتاق زندگی اند، اتاق نوشتن، اتاق فکر کردن، کنار میز و قلم و کاغذها به همان اتاق که تک تک سلولهایش میل رهایی دارند. پادری ها تو را مقیم حرم یار می کنند.

پادری ها گاهی چکیده یک متن بلندند، عصاره زندگی، عصاره رنج ها و شادی ها، تجربه زیستن در اتاقی به نام زندگی و وقتی خارج شدی ناگزیری پا را آنجا بگذاری و مجوز خروج بگیری آمدن و رفتن با آنهاست یا رفتن و آمدن بستگی دارد در کدام زاویه ایستاده باشی:

فرقی نمیکند میراث دار خانه باشی یا در روح یک مهمان نجیب حلول کرده باشی. در هرحالت زندگی پذیرای توست وقتی اراده می کنی باشی. و پادری ها یعنی نقطه شروع و ادامه زندگی.

پادری ها صاحب این خانه را به شما می نمایانند هر چه در پس ذهن تیره و تار و روشن او میگذرد پادری ها گاه از سر دلتنگی گفته میشوند و گاه شادی عمیق، گاه هیجانی بیش نیستد گاه حضوری عمیق اند در زندگی.

پادری ها گفته می شوند چون هرچیزی میل گفتن و شدن دارد و سهمی داشتن از این چشمه جوشان زندگی که منتظر هیچ کس نمی ماند اما میشود طوری با او تا کرد که او هم منتظرت بماند مثلا منتظر پادری هایت…

پادری ها مرزها را نمی شناسند هر چند خود مرز را نشان می دهند.

 پادری ها اینجا از هرچه میگویند.

پادری ها می توانند یک جمله باشند.

یک سوال؟

یک شعر

یک عاشقانه

یک دلتنگی

یک جای خالی

پادری ها را میتوانید با یک فنجان چای نوش جان کنید در عصری بارانی و نمناک و چسبناک

یا با یک قهوه تلخ درکافه ای دور با حجم سنگینی از خاطرات و دلتنگی ها و مضراب ها ی عاشقانه

پادری ها شاید گاهی حدیث نفس باشند پس اگر نتوانستید از آنها سر دربیاورید و نتوانستید وارد این خانه شوید نگران نباشید آنها مال روزهایی است که خودم هم پشت درمانده ام یا آنقدر تو رفته ام که بیرون آمدن را مجالی نبوده است. حتما شما هم چنین تجربه ای داشته اید.

اولین پادری ها:

جملاتی درباره عشق:

  • در کجای رابطه عاشقانه وامانده اید؟
    میراث هر رابطه عاشقانه می تواند سه احساس باشد اگر کوتاه مدت باشد دلخوری، اگر میان مدت باشد دلشکستگی و اگر بلندمدت، دلتنگی…
  • عشق گاهی احمق است عاشق کسی می شوی که اصلا خوب نیست.
  • دلتنگی کاری ندارد چه کاره ای؟ چقدر پول داری؟ شادی یا غمگین؟ هر وقت بخواهد سراغت می آید.
  • عشق درهای زیادی دارد: رنج، درد، شادی، دلتنگی، تفنن، هوسبازی، رشد، یادگیری…بعد از چند بار وارد شدن کم کم یاد می گیری از کدام در وارد شوی.
  •          باشد رویت را بپوشان از همه خیال های من
    از گوگل حالت را می پرسم.

 

4 دیدگاه برای “پادری ها (۱): این روزها از گوگل حالت را می پرسم

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.