سه شنبه ها با شعر: بنشین برایم نی بزن

سه شنبه این هفته غزلی ست به زیبایی هر چه تمام تر، پر از خیال و عشق و شور و… تمام چیزهایی که یک لحظه خوب را می سازند. از دوست خوب و خیلی شاعر پانته آصفایی از کتاب از ماه تا ماهی

 

بنشین برایم نی بزن طوری که چوپان ها
هر شب براي بره‌هاشان در بيابانها

تو ني بزن من شعر مي‌خوانم و مادر… آه!
مادر كنار باغچه سرگرم ريحانها
اي مهربان شانه‌هايت زير پيراهن
چون كوه‌هاي زادگاهم در زمستانها!
وقتي تو لذت مي‌بري از عطر گلهاشان
با خود مي‌انديشم چه خوشبختند گلدانها!
اي كاش دنيا دشتي از گلهاي وحشي بود!
با هق و هق مشكها و دود قليانها
يا كاش مثل خواب بعد از ظهر صحرا بود!
با رقص دامنهاي پر چين دور قزغانها*
دنيا ولي مثل غروب كوه دلگير است
بنشين برايم ني بزن طوري كه چوپانها…
*دیگ بزرگ مسی
پی نوشت: سه شنبه های قبلی اینجا هستند.
 

9 دیدگاه برای “سه شنبه ها با شعر: بنشین برایم نی بزن

  1. چه شعر زیبایی معصومه جان… اسم پانته آ صفای برایم آشناست…حتی یه رد کمرنگ از چهره اش هم تو ذهنم هست..هم دوره ای های ما بود به گمانم و احتمالا هم شهری شما. ممنون از به اشتراک گذاری شعرش

    1. خواهش می کنم نجمه جان پانته آ اهل چهارمحال بختیاری ست بروجن، و متولد ۵۹

  2. می بینم کههه “یه حوض پر از ماهی با گلدان های اطلسی کنارش” رو انتخاب کردی.
    به به. چه چه. عالیی.

  3. راستی نمیدونم اینو ازت پرسیدم یانه، یه بیت شعر یادمه که دقیقا نمیدونم از کیه! از تو نیست احیانا؟
    دل من گم شده اینجا میان این سیاهی ها
    خدا سرگرم دریاهاست یا مشغول ماهیها..
    گفتم شاید صاحب کتاب اشک ماهیها به این شعر ربطی داشته باشه!

  4. اي كاش دنيا دشتي از گلهاي وحشي بود!
    با هق و هق مشكها و دود قليانها

    چه تصویر قشنگی از دنیا. یه وقتایی اینطوری هست، نیست؟

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.