تا ببینم چی میشه! یکی از جملاتی که از بعضی آدمها زیاد میشنوم این است: تا ببینم چی میشه، قبلا خودم هم از این جمله برحسب عادت استفاده میکردم اما بعدها فهمیدم این جمله نوعی فرار از تصمیم گیری است، زمان میبرد تا جسارت تصمیمگرفتن را پیدا کنیم و هرگونه عواقب آن را بپذیریم. موارد […]
سه شنبه ها با شعر: همدیگر را میپوسانند سیبهای یک جعبه آدمهای این زمین
این سه شنبه از علیرضا روشن بخوانیم و کمی از روزمرگی فاصله بگیریم. علیرضا روشن را در شنوتو هم میتوانید گوش دهید. در صدا کردن نام تو در صدا کردن نام تو یک «کجایی؟!» پنهان است یک «کاش میبودی» یک «کاش باشی» یک «کاش نمیرفتی» من نام تو را حذف به قرینهی این همه […]
وقتی در جستجوی نور به اعماق تاریکی فرو میروی
بسیار اتفاق افتاده است که در جستجوی نور به تاریکی رسیدهایم… این مطلب که واگویهای است بین شعر و نثر، سفری است از جستجوی نور تا دریچههای نور… در نهایت تاریکی نشستهای، نهایت ناپیدایی نه جوانهای، نه ریشهای در گلوی زمین بیآب و ترانه خشکیدهای در جستجوی نور به تاریکی رسیدی به اعماق ناآشناییها […]
سه شنبه ها با شعر: زخم آنچنان بزن که به رستم، شغاد زد
زخم از اسمش پیداشت زخم است دیگر و جایش میماند، جایش میماند اما خوبی ما انسانها این است که فراموشکاریم، یادمان میرود درد و رنج آن زخم را، هم زخم میزنیم و هم زخم میخوریم. انگار ناگزیریم از این قضیه، یادم میاید یکی از دوستانم که کلاه گشادی سرش رفته بود یکبار میگفت فلانی که […]
گاهی ممکنه زندگی ما حسرت دیگران باشه و ما هم در حسرت دیگران دیگر
بعد از اینکه حدود ۸ ماه از دوچرخهسواری دور بودم، از خرداد دارم تلاش میکنم سر تعهدم بمونم و جمعهها برم دوچرخهسواری، گاهی سعی میکنم از توی رختخواب بهانههای مختلف بیارم و نرم، اما دوباره به خودم میگم معصومه تو تعهد دادی. به خودم میگم اصلا نمیخواد راه دوری بری فقط همت کن دوچرخه رو […]
سه شنبه ها با شعر: هنوز صبر من به قامت بلند آرزوست
هوشنگ ابتهاج را با ارغوانش میشناسیم، آنهم با صدای خود ابتهاج که مو به تن آدمی سیخ میکند، خود من تنها زمانهای خاصی توان شنیدن این صدا را دارم تمام اندوههای عالم با شنیدن این صدا در من تازه و زنده میشوند و مرا یارای اینهمه اندوه نیست. امروز که شعر جدید ابتهاج […]
سه شنبهها با شعر: شعر زندگی شما چیست؟
پونه مقیمی در کتاب تکههایی از یک کل منسجم نقل به مضمون میگه: گاهی اوقات ما برای توصیف وضعیتمون هیچ زبانی بهتر از ادبیات پیدا نمیکنیم، و برای بیان درد، رنج و یا هر وضعیت دیگری از خود دست به دامن ادبیات میشیم. امروز به ذهنم رسید چه شعری میتونه بیانگر وضعیت امروز من باشه، […]
با شریل سندبرگ در پاپیش بگذارید- بخش دوم: شریکتان را شریک واقعی کنید.
قبلا بخش اول این کتاب را در این لینک معرفی کردهام، در ادامه بخش دوم را میخوانید: بخش چهارم: تونل سرسره نه نردبان در این بخش شریل سندبرگ درباره نحوه مواجهه زنان و کار میگوید و نقل قول میکند که پیشرفت مثل نردبان نیست بلکه تونل سرسره است که راههای خلاقانه زیادی در آن برای […]
همه چیز درباره کتاب قدرت عادت
کتاب قدرت عادت اثر چارلز دوهیگ (Charles Duhigg) کتابی است که توجه ما را به رفتارهایی که در طول روز انجام می دهیم جلب می کند، و خودآگاهی ما را به چالش میکشد. بخش اعظمی از رفتارهای ما تبدیل به عادت شدهاند و ناخودآگاه انجام میگیرند و دیگر نیازی نیست برای انجام آنها فکر کنیم. هر شب […]
پس چرا سایت متمم ما را پولدار نکرد؟
مقدمه: هیچوقت نخواستهام از محمدرضا شعبانعلی بت بسازم و از سایت متمم هم یک مدینه فاضله، که بعد دنبال ابراهیم بگردم برایم بتشکنی کند. ضمن اینکه اگر محمدرضا را معلم خطاب کنم، بهترین معلمی بوده است که در طول عمرم داشتهام، وجود محمدرضا همیشه از میزان ناامیدیام نسبت به دنیا و آدمهاش کاستهاست. این روزها […]