و به یاد او که کوه را از او آموختیم! اردیبهشت است که از میان ما میروی… اردیبهشت اما فصل رفتن نیست… مرگ راه و رسمی همیشگی بوده و هست، آنقدر طبیعی که دیگر پیر و جوان نمیشناسد و هر کداممان باید منتظرش باشیم… با همه اینها حتی مرگ هم که این روزها […]
خلاصهای از کتاب تلخ و شیرین | چطور اندوه و اشتیاق باعث بهبود ما میشود؟
شاید مخاطب اصلی این کتاب جامعه آمریکا باشد که خودش را غرق در تلاش و موفقیت و خوشی میخواهد و میانه کمتری با بغض اندوه دلتنگی غم و…دارد. و ما به عنوان جوامعی که خوی شرقی داریم با این احساسات بیگانه نباشیم یا حداقل کمتر راه را به رویشان ببندیم و از آنها احساس شرم […]
خلاصهای از کتاب مینیمالیسم دیجیتال؛ انتخاب زندگی متمرکز در دنیایی آشفته
زمانی احساس کردم بیش از حد از اینستاگرام و واتسآپ و تلگرام و… استفاده میکنم. میدانستم کتابی در این زمینه وجود دارد سریع آن را خریدم و مطالعه کردم. و فکر میکنم اگر شما هم شرایط من را داشته باشید این کتاب برایتان مفید باشد. حداقل میدانید مسیرتان اشتباه است و چقدر میتوانید بهبود پیدا […]
خلاصهای از کتاب چگونه سلامت عاطفی داشته باشیم
این کتاب را سال ۹۶ خواندهام اما در ادامه نوشتن از کتابهایی که خواندهام خلاصهای از آن را اینجا مینویسم در بیشتر موارد خلاصهای از بخشهای کتاب آمده است و در اندک مواردی برداشتهای خودم را هم از این کتاب آوردهام…کتابی ملایم، آرام و سبک و دوستداشتنی که ما را ترغیب می کند تا به […]
۵۰ نکته از کتاب آرامش آلن دوباتن
سال ۹۸ کتاب آرامش آلن دوباتن رو خواندم و همان موقع این کتاب برایم اثرگذاری بالایی داشت. خیلی راحت بگویم مشتی حقیقت را روبرویت میگذارد و تو اشتباهاتت را لای آنها پیدا میکنی. در واقع این کتاب به بخشی از مسائلی که سرچشمهی اضطرابها، خشمها و عصبانیتهای ما هستند، میپردازد. این ۵۰ قسمت را اینجا […]
سه شنبهها با شعر: تو بزرگترین دردی بودی که بر قامت این اتاق نشست
یکسال میشود اینجا ننوشتهام…و چقدر روزگار سختی به ما گذشت این سالها… ادبیات برای من هنوز هم یک نجاتدهنده است و روزهایی که زندگیام پر از التهاب است، یکی از تسکیندهندههایم شعر است. این سه شعر را در روزهای پرالتهاب زندگیام سرودهام و این سهشنبه را با این شعرها بهروز میکنم. (۱) … تو […]
چرا ما کمتر شبیه نوشتهها و گفتههایمان هستیم
این موضوع شاید موضوعی باشه که قدمت زیادی داره و به شکلهای مختلف به اون پرداخته شده مثلا عالم بیعمل…یا نفاق و دورویی…یا ماجرای آن آخوند که در خصوص تمیزکردن فرش از نجاست صحبت کرده بود. موضوع و دغدغه این هست که افراد حرفی رو میزنن اما در عمل خودشون خیلی به اون وفادار نیستن […]
سخت نگیریم، تصمیم بگیریم.
تا ببینم چی میشه! یکی از جملاتی که از بعضی آدمها زیاد میشنوم این است: تا ببینم چی میشه، قبلا خودم هم از این جمله برحسب عادت استفاده میکردم اما بعدها فهمیدم این جمله نوعی فرار از تصمیم گیری است، زمان میبرد تا جسارت تصمیمگرفتن را پیدا کنیم و هرگونه عواقب آن را بپذیریم. موارد […]
سه شنبه ها با شعر: همدیگر را میپوسانند سیبهای یک جعبه آدمهای این زمین
این سه شنبه از علیرضا روشن بخوانیم و کمی از روزمرگی فاصله بگیریم. علیرضا روشن را در شنوتو هم میتوانید گوش دهید. در صدا کردن نام تو در صدا کردن نام تو یک «کجایی؟!» پنهان است یک «کاش میبودی» یک «کاش باشی» یک «کاش نمیرفتی» من نام تو را حذف به قرینهی این همه […]
وقتی در جستجوی نور به اعماق تاریکی فرو میروی
بسیار اتفاق افتاده است که در جستجوی نور به تاریکی رسیدهایم… این مطلب که واگویهای است بین شعر و نثر، سفری است از جستجوی نور تا دریچههای نور… در نهایت تاریکی نشستهای، نهایت ناپیدایی نه جوانهای، نه ریشهای در گلوی زمین بیآب و ترانه خشکیدهای در جستجوی نور به تاریکی رسیدی به اعماق ناآشناییها […]