زبان زندگی:احسان هنری نیست به امید تلافی

منو

در پیاده روی های بهارانه ام از اداره تا منزل همیشه حواسم به در و دیوار و تابلوها یا کاغذهایی که بر روی دیوار نصب می شوند هست چند وقت پیش در نزدیکی های خیابان ترکمنستان یا همان ملک شریعتی چشمم به یک کاغذ خورد با این موضوع

منو

به نظرم جالب آمد و فکر کردم می تواند ایده خوبی برای زبان زندگی باشد و تصمیم گرفتم در فرصت مناسب سراغش بروم پریروز فرصتی دست داد و سراغ مدیر فست فود رفتم :

حرفهایش اینگونه بود :

از اینکه می دیدیم عده ای به دنبال غذا سطل های زباله را می گردند ناراحت بودیم و این ایده به ذهن ما رسید و این کاغذ را روی دیوار زدیم تا حداقل در این محله ای که ما هستیم از این تصاویر نبینیم استقبال از آن هم زیاد بود بعد از مدتی مشتری های ما مراجعه کردند و گفتند دوست دارند در این کار مشارکت کنند و به خاطر اینکه حسابهایمان قاطی نشود پیشنهاد دادیم که فیش های جدا تهیه کنند و به دیوار بچسبانند. و بی بضاعت ها از این فیش ها استفاده کنند.

منو

هر چند مدیر فروشگاه فکر می کرد اگر من عکس بگیرم تبلیغ می شود و ارزش کار پایین می آید اما در نهایت موافقت کرد عکس بگیرم. در خصوص تصمیم آنها نکات زیادی به ذهنم خطور کرد:

  • اینکه به شکل خیلی ساده ای و با یک تصمیم معمولی می توان موثر بود. و به قول بعضی ها گاهی اوقات کائنات و همه چیز دست به دست هم می دهند تا دامنه تاثیر خودش روز به روز گسترده تر شود.
  • اینکه چقدر خوب است که گاهی اوقات دیگران به خاطر ایده شما پول می دهند.
  • اینکه گاهی اوقات شما می توانید واسطه ای برای ایجاد یک ارزش شوید.

علاوه بر اینها آشنایی با این فست فود برای من اتفاق خوبی بود چون جایی را پیدا کردم که منویش با منوهای دیگر متفاوت بود.

منو

و همچنین کارخلاقانه دیگرشان به این شکل بود. که گزینه های محبوب ترین ها و و پیشنهادی ها را با رنگ های سبز و آبی در منو مشخص کرده بودند.

منو

من هنوز از منو استفاده نکردم که بخواهم پیشنهاد بدهم یا دفاع کنم اما فکر می کنم جایی که به فکر سلامتی افراد هست و لااقل آن نوشته ها را روی منو خود دارد نسبت به رقبای خود در این صنعت متمایز هست و کیفیت زندگی دیگران را بهتر می کند و جایی که به فکر تمایز و کیفیت بوده ارزش آفرین نیز هست.

واقعیت این است از وقتی که درس ارزش آفرینی متمم را می خوانم دنبال مثال های ارزش آفرینی در اطرافم هستم و متاسفانه تعداد آنها خیلی کم است این نمونه مثال خوبی بود که از دو جهت هم ارزش اقتصادی و هم ارزش اخلاقی قابل تامل بود و در نهایت من فکر کردم زبان این فست فود زبان زندگی ست.

یک دیدگاه برای “زبان زندگی:احسان هنری نیست به امید تلافی

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.