چرا زنان در نقش های مدیریتی به نسبت مردان سختی کار بیشتری دارند؟

به راستی چرا زن مدیر در پست های مدیریتی با گرفتاری های زیادی روبرو می شود تا جایی که ممکن است از آن صرفنظر کند؟

زن مدیر

جمعیت کثیری از جامعه کاری دنیا را زنان تشکیل می دهند بالتبع مشکلاتی که در فضای کاری برای مردان وجود دارد برای زنان هم وجود دارد اما برخی مشکلات فقط مختص به زنان است و جنس آنها متفاوت است همانطور که برای مردان نیز اینگونه خواهد بود اما کمتر جایی دیده ایم از مشکلات زنان در فضای کاری بگویند و حتی از زنان مدیر.

بنا به دغدغه های خود در فضای کاری و داستانهایی که از گوشه و کنار می شنوم احساس کردم وجود این نوشته در وبلاگ ضروری به نظر می رسد و در آینده هم بحث به شکل های مختلف پیش خواهد رفت دلیل من برای پرداختن به این موضوع حتما این نیست که من هم از جنس زنان هستم بلکه بیشتر این است که این بحث در فضای جامعه امروز ما بسیار مغفول مانده و البته روز به روز هم بر آمار حضور زنان در فضای کاری افزوده می شود پس لازم است که اگر دغدغه توسعه و رشد و پیشرفت داریم بیشتر به آنها بپردازیم تا نوعی آگاهی بخشی در فضای جامعه هم رخ دهد و از این به بعد بیشتر به این قضیه فکر کنیم و اگر مصداق های آن را دیدیم بیشتر به آن اهمیت دهیم و سعی در رفع مشکلات داشته باشیم.

یکی دیگر از دلایل من برای پرداختن به این بحث ادامه آن از طرف سایر دوستانم می باشد و اینکه بتوانم این بحث را تبدیل به یک دغدغه برای آنها نیز بکنم پس اگر هر کدام از شما به این مباحث علاقممند هستید و یا تجربه ای در این زمینه دارید خوشحال می شوم ادامه این زنجیره باشید.

مطلبی که در ادامه می آید فقط بیان نظریات و تجربه های من از چندسالی است که در فضای کاری جامعه ایران بوده ام و یا درباره زنان مدیر از زبان خودشان یا اطرافیانشان شنیده ام و ادعای علمی بودن برای آن ندارم.

وقتی زنان در یک سازمان به پست های مدیریتی می رسند با مشکلات عدیده ای دست و پنجه نرم می کنند اگر از مشکلاتی که آنها در خانه به دلیل نداشتن زمان کافی برای مدیریت کارهای منزل که خود دغدغه زیادی برای آنها ایجاد می کند صرفنظر کنیم، بازخورد سایر اعضا سازمان مشکلات زیادی را برای آنها فراهم می آورد.

وقتی یک زن مدیر می شود خوب بسیاری از مردان که خود را شایسته آن پست می دانستند یا به طور کلی مدیریت زنان علی رغم شایستگی شان برای آنها خوشایند نیست به صف مخالفان زن مدیر می پیوندند می توان نام این مردان را مردان حسود گذاشت.

علاوه بر مردان حسود زنان حسود دیگری هستند که ترجیح می دهند اگر خودشان مدیر نشدند لااقل یک مرد مدیر شود دردش کمتر است، اینها هم دسته دوم مخالفان زن مدیر هستند.

وقتی یک زن مدیر می شود بسیاری از زنان و حتی مردان انتظار دارند که آن مدیر تحت هر شرایطی از زنان زیردست خود حمایت کند حتی اگر اشتباه یا کم کاری کنند در حالی که از یک مرد مدیر این انتظارات نمی رود در این حالت معمولا مردان می گویند:

ببین خودشون هم با خودشون خوب نیستند.

بنابراین زنانی که از آنها حمایت نمی شود تبدیل به زنان ناراضی می شوند و به صف دیگر مخالفان می پیوندند.

بدین شکل جبهه مخالف متحد و قوی از زنان و مردان حسود و زنان ناراضی در مقابل خانم مدیر صف آرایی می کنند و مدام برای او مشکلات مختلف می آفرینند اینگونه می شود که یک زن در نقش مدیریت علاوه بر مشکلات ذاتی ناشی از مدیریت به نسبت مردان باید هزینه های بیشتری برای این عنوان بپردازد.

البته ناگفته نماند گاهی زنانی که یک پست مدیریتی می گیرند بنا به دلایلی تغییرات رفتاری زیادی در آنها مشاهده می شود و سخت گیری های به مراتب بیشتر از حد معمول توسط آنها انجام می شود که این نیز به متشنج شدن اوضاع کمک خواهد کرد و البته این بحث بسیار طولانی است و در پست های بعدی به آن خواهم پرداخت.

خانم مدیر را بیشتر دریابیم.

آیا زنان موفق ازدواج می کنند؟، چرا زنان به نسبت مردان بیشتر دچار سندرم دغل باز می شوند؟، قدرت حمایتگری زنها را دوست دارم، معماری، شعر، خواهران حریری،  چالشی به نام نشستن در تاکسی برای خانم ها در ایران، آیدا درخت و خنجر و خاطره، آیا پشت هر مرد موفق باید یک زن موفق باشد؟

8 دیدگاه برای “چرا زنان در نقش های مدیریتی به نسبت مردان سختی کار بیشتری دارند؟

  1. سلام.
    به عنوان یک زن کارمند با نظر شما موافق هستم ضمن اینکه فکر میکنم دلایل دیگری هم وجود داره.به عنوان مثال جامعه و خانواده در ضمیر ناخودگاه ما جا می اندازند که توانایی ما از مردان کمتر است و قادر به مدیریت دیگران در کار نیستیم.این موضوع باعث میشه که در درون خودمون احساس کنیم که شایسته پست مدیریت نیستیم.به نظرم این حس هست که باعث میشه سختگیری بیش از حد یا رفتارهای این چنینی ازما سربزنه.
    فکر میکنم حتی دلیل رانندگی ضعیف اکثر خانمها هم این چنین تلقین هایی هست.

    1. سلام فاطمه جان درست میگی اتفاقا توی این پست goo.gl/x948us در مورد صحبتت نوشتم. دقیقا شریل سندبرگ در کتاب lean in به این موردی که میگی اشاره کرده.

  2. سلام دوست جانم، معصومه

    علت این سختگیری ها و تغییرات در رفتار مدیران خانم
    چیه بنظرت ؟
    بخصوص سختگیری ها

    1. سلام زهره عزیزم فاطمه خانم توی همین پست به یکی از دلایلش اشاره کرده که به نظرم از مهمترین دلایلشه به جواب من هم به فاطمه رجوع کن، یکی دیگه از دلایل تجربه های مدیریتی کم برای زنان هست. ما چون کمتر در این پست ها قرار گرفتیم و الگوهای کمتری هم داریم دچار مشکلات بیشتری میشیم.

  3. ممنون از مطلب خوب و البته جالبتون
    سالهاست خودم به عنوان یک خانم دارم این درد رو تحمل میکنم
    مردان و زنان حسود در محل کار
    البته تو این سالهای فعالیتم مردان حسود کمتری رو دیدم ولی واقعا برنمیتابم حسادت رو
    روزی هرکسی دست خداست و برای رسیدن به جایی باید مهارتهای حرفه ای خودمون رو بالا ببریم نه اینکه مانع افراد توانمند باشیم

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.