از شغلتان چه انتظاری دارید؟

مدتی در قسمت منابع انسانی و نظارت و ارزیابی کار کردم و چند وقتی هم در خصوص رضایت شغلی مطالعاتی داشتم و حتی به سازمانهای مختلف هم سرزدم.

مدتها با همکارانم در پی این بودیم که شاخص های مناسبی را برای ارزیابی طراحی کنیم و هر دفعه چیزی کم می آمد و هر چقدر بیشتر مطالعه می کردیم انگار کار سخت تر و پیچیده تر می شد.
به این نتیجه رسیدم آدمها پیچیده اند و واقعا تصمیم گیری در خصوص ترجیحاتشان سخت است.

سبک زندگی، نوع تربیت خانوادگی، سبک مطالعه و خیلی چیزهای دیگر اصولی را در ذهن آنها نهادینه کرده است که به تعبیری ابتدا نیاز به نهادینه زدایی وجود دارد بنابراین می شود گفت به تعداد آدمها شاخص برای ارزیابی وجود دارد. (از نظر من البته)
در مورد خودم بعد از خیلی بالا و پایین ها، پاداش زیاد و کم گرفتن ها و نگرفتن ها و…فهمیدم حال من بعد از گرفتن پاداش های کم و زیاد چندان تغییری نکرده و در واقع اصلا مقادیر پاداش را هم چک نکرده ام .

زمانی از دریافت پاداش خوشحال بودم که آن سال از کارم راضی بوده باشم در آن حالت پاداش هم خستگی یک سال کاری را از تنم بیرون آورده است.
امروز به این نتیجه رسیده ام برخی از معیارهای من برای شغل خوب اینها هستند:
شغلی که در آن آموزش و یادگیری باشد.
شغلی که در آن تاثیرگزاری از جانب من اتفاق بیفتد.
با منابع و امکانات روز دنیا در ارتباط باشم.
همکارانم افرادی پویا، فعال و انگیزه بخش و در پی یادگیری باشند.
هم افزایی بین ما باشد.
رقابت سالم وجود داشته باشد.
تفریح و سرگرمی در کار وجود داشته باشد.
تنوع و تغییر هر از چندگاهی در آن اتفاق بیفتد.
اعتماد به مدیر و همکاران در آن وجود داشته باشد.
ارتقا و پاداش برحسب میزان تلاش باشد.
فضای همدلی در آن وجود داشته باشد.

شغلی که خروجی اش برایم قابل لمس باشد و فکر کنم خروجی اش برای جامعه مفید باشد.

شغلی که هر از گاهی مرا با چالش روبرو کند.

و…
 در نهایت اگر بسیاری از گزینه هایی که در بالا ذکر شد وجود داشت آنوقت به حقوق و مزایا و پاداش و رفاهیات فکر میکنم چون در تمام سالهایی که کار کرده ام به این نتیجه رسیده ام این پول به تنهایی نبوده که مرا خوشحال کرده پول همراه با بسیاری از گزینه های بالا و حتی گاهی حاضر بوده ام از پول صرفنظر کنم و به پیشرفتم اهمیت بدهم که در نهایت به پول هم منجر شده است.
فکر می کنم احتمالا خیلی ها به این نتیجه ای که من رسیده ام رسیده باشند و یا اینکه اشتباه می کنم.

بنابراین لطف می کنید اگر شما هم نظر خاصی در این زمینه دارید و یا ترجیحاتتان را بگویید شاید بتوانیم در این زمینه به نتیجه ای برسیم.

3 دیدگاه برای “از شغلتان چه انتظاری دارید؟

  1. سلام
    کاملاً با نظر شما موافقم که به تعداد آدمها شاخص برای ارزیابی وجود داره. و صرفاً در راستای تکمیل فرمایش شما:
    فارغ از تفاوت بین شاخص های مختلف، اعتقاد دارم سن و سال شخص هم نقش تعیین کننده ای در این راستا ایفا میکنه و ترجیحات فرد در سنین مختلف احتمالاً متفاوت میشه.
    مثلا خودم زمانی که ۲۰ ساله بودم اولویت آخرم درآمد مالی بود و بیشتر به دنبال این بودم که کسب مهارت داشته باشم و به هر قیمتی “بیگاری” رو به “بیکاری” ترجیح می دادم.
    چند سال بعد نقش موقعیت اجتماعی کمی پررنگ تر شد و اینکه روزی به مرحله مدیر بودن برسم
    چند سال بعد این برام مهم بود که نفر اول سازمان و تصمیم گیرنده اصلی باشم و کاملاً دیده بشم.
    امروز مهمترین ترجیحم اینه که تصمیم گیرنده اول نباشم و تا جایی که می تونم دیده نشم!
    البته این تجربه در همه موارد صدق نمی کنه و بسیاری از اطرافیان رو دیدم که در سنین مختلف، اولویت اولشون فقط عدد فیش دریافتی شون بوده و هست.(و تجربه نشون داده که حداقل از امثال بنده بسیار موفق تر هستن)

    1. سلام ممنون از شما
      بله درسته من هم قبول دارم با توجه به شرایط سنی ممکن است شاخص ها تغییر کنند.
      اما آن موفق تر را که در بند آخر آوردین به نظرم به خیلی چیزها بستگی دارد من موفق را در این جا به هدف رسیدن تعبیر می کنم بعنی شاخص هایی که داشتم تامین شوند. پول یا هر چیز دیگری

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.