سه شنبه ها با شعر: از آینه بپرس نام نجات دهنده ات را

گاهی که حس میکنم خودم را به عنوان تنها کسی که می تواند منجی و آفرینشگر زندگی ام باشد فراموش کرده ام و نگاهم به بیرون از خودم رفته این شعر فروغ بیش از هر چیزی برایم زنده و تازه می شود: از آینه بپرس نام نجات دهنده ات را و ایمان می آورم به […]

سه شنبه ها با شعر: این شعر مهدی فرجی برای محمدرضا شفیعی کدکنی را حتما بخوانید

پی نوشت: این پست را سه شنبه قبلی هم گذاشته بودم اما آنقدر شعر و مهدی فرجی و محمدرضا شفیعی کدکنی به من حس های خوبی دادند دوست داشتم دوباره آن را بگذارم در طول هفته بارها و بارها  این شعر را خوانده ام  و گوش دادم با خودم فکر میکنم گاهی چقدر شعر میتواند […]

سه شنبه ها با شعر: جادوگران و اخترشناسان و مشایخ صوفیه به من پند داده‌اند که تو را دوست بدارم تا آسمان قدری بلند شود

از نزار قبانی قبلا شعر گذاشته ام اما زیبایی این شعر آنقدر زیاد بود و آنقدر شعر بود که به بهانه خواندن آن در این سه شنبه دوست داشتنی تصمیم گرفتم باز هم از نزار بگذارم. آمیختگی عشق و سیاست و آزادی و آزادگی در شعر نزار به هم آمیختگی اعجاب انگیزی است از آن […]

سه شنبه ها با شعر: با پل الوار: به نام زندگی هرگز مگو هرگز

این سه شنبه با دو شعر از پل الوار مهمان مهربانی شما هستم که دوستدار سه شنبه ها با شعر هستید.   به نام زندگی هرگز مگو هرگز زمستان گذشته است گل ها شکفته اند باز زمان نغمه سرایی فرا رسیده است و تو ای کبوتر من که در شکاف صخره ها و پشت سنگها پنهان […]

سه شنبه ها با شعر: لطیف هلمت شاعر کرد زبانی دیگر

این سه شنبه را به شعرهای لطیف هلمت اختصاص داده ام آشنایی با او از کتابی به نام    گیسوانت سیه چادرِ گرمسیر و سردسیر من است که از دوستی هدیه گرفتم، شروع شد. لطیف هلمت از شاعران کرد عراق است ویکی پدیا درباره شعر او میگوید: لحن و زبان هلمت ساده و روان و به دور […]

سه شنبه ها با شعر: لبخند بزن

من هم به معجزه لبخند ایمان دارم من هم به معجزه مهربانی ایمان دارم باید آدمش باشی تا لبخندت دنیایی را جان دهد هر لبی پیغام رسان آشنایی نیست. امروز این شعر در عین سادگی به من طراوتی دیگرگونه داد.   لبخند بزن برامدگی گونه هایت توان آن را دارد که امید رفته را بازگرداند […]

سه شنبه ها با شعر: به آرامی آغاز به مردن می کنی…

می خواستم امروز شعری از پابلو نرودا بگذارم اما راستش ترجمه ها آنقدر بد بود که از خواندن هیچکدامشان به شعر نرسیدم حس کردم همین ترجمه ای که به شاملو منتسب است همچنان بهتر از همه است هر چند شاید بارها آن را خوانده باشید اما همچنان دوستش دارم بیشتر به خاطر امید و انگیزه […]

سه شنبه ها با شعر: ‏یک رابطه عاشقانه را زندگی کن و به هیچکس هم نگو

سالها پیش هدیه ای بسیار ارزشمند را از یک دوست ارزشمند دریافت کردم هدیه یک نوشته بود با خطی زیبا که اندر احوالات آن روزهای من بود آنقدر بابت آن شور و شوق داشتم که آن را به برخی از دوستانم هم نشان دادم بعدها فهمیدم آن اندازه از شور و شوقی که من بابت […]

سه شنبه ها با شعر: شهر خاموش من

محمدرضا شفیعی کدکنی یک گنج است در دل ادبیات ایران، سالهاست کلاس سه شنبه های دانشکده ادبیات دانشگاه تهران او از شلوغ ترین کلاسهاست. این شعر نگار من که به مکتب نرفت و خط ننوشت    به غمزه مسئله آموز صد مدرس شد را میتوان در وصف او گفت او درباره دوران کودکی خود می گوید: […]

سه شنبه ها با شعر: مثنوی قلاقیران

دوستی اهل افغانستان و شاعر دارم به اسم فاطمه روشن سالها پیش او را در جشنواره شعر ملاقات کردم او از سختی های زندگی در افغانستان میگفت و می گفت ایران خوب است اما احساسی که تو به یک درخت در ایران داری من ندارم دست خودم نیست. کاملا حس می کنم این درخت به من […]