نگرانم برای بهار که نام کوچک من است

شعرهایی برای جنگ تا شاید این روزها بیشتر قدر صلح را بدانیم.   ۱ دیگر باورم شده  جنگ است تفنگم را برمی دارم روسری ام را محکم گره می زنم فقط نگرانم… برای گنجشک های باغچه که دنبالم راه افتاده اند پروانه ها که روی روسری ام خوابیده اند نگرانم برای بهار که نام کوچک […]