قبلا هر از چندگاهی اسم خودم را توی گوگل سرچ می کردم که ببینم آیا واقعا گوگل درباره من هم چیزی دارد بگوید؟ بازی قشنگی بود.
یک بار توی یک سایت به کامنتی برخوردم که خیلی خوشحالم کرد، کامنت یکی از دانشجوهای قدیمی ام بود البته او را نمی شناسم:
کامنت این بود:
سلام شعرهاي كردي استاد رياضيم خانم معصومه شيخ مرادي را ديدم خوشحال شدم خيلي دلم براش تنگ شده بود آنقدر رياضي قشنگ درس مي دهد لذت ميبري حيف ديگر نيستن البته دانشجوها گفتن
از ايلام رفته
باورم نشد استاد رياضي
و شاعر و مهربان قانون مند
اميدوارم هركجا هستن سربلند و موفق باشن ولي بدان و بچه هاي كلاس صد و دو و ماژيگ ها و تخته وايت برد و فرمول هاي شيرين رياضي هم دلتنگت شده اند.
این پیام که به شکلی خالصانه از زبان یک دانشجو آن هم در فضایی که معمولا همه با ریاضی مشکل دارند برایم شیرین و دوست داشتنی بود.
خوشحالی دیگرم بابت این بود که بالاخره یک نفر هم فهمید که چقدر من برای تدریس ریاضی و روان و ساده تدریس کردن زحمت کشیده ام و همین یک نفر هم کافی ست.
مدتهاست دیگر ریاضی تدریس نمی کنم اما همین یک کامنت شاید برایم یک تقدیرنامه ارزشمند است برای آن سالها و تمام سالهایی که ریاضی خوانده ام.
دنیای دوست داشتنی دیجیتال…
سلام
و البته ذکر این خاطره باعث شد که من یک متممی شاعر همزبان و همکار را بیابم.
سلام خانم معصومه شیخ مرادی عزیز.
راستش من از وقتی خیلی کوچیک بودم، عاشق ریاضیات بودم. پدرم هم همیشه مسائلی می گفتند که با اینکه معمولا آنقدر چیزی بلد نبودم که بتوانم آنها را حل کنم، اما آنها را با علاقه دنبال می کردم.
مطلب شما را که خواندم یاد آن مسئله ها و همینطور یاد دو نفر از دبیران دوره ی پیش دانشگاهیم افتادم. آقای آل بویه دبیر گسسته و آقای نداف زاده دبیر دیفرانسیلمان. هر دو برایم بی نهایت قابل احترام هستند. درس دادنهایشان به ریاضیات و گسسته محدود نمی شد. معادلاتی که در زندگی به آن ها احتیاج است را هم خیلی وقت ها از زبان و رفتار آن ها در می یافتم.
همیشه شاد و سلامت باشید.
سلام فرزانه جان ممنون که اینجا اومدی ونظرت رو نوشتی درست میگی بعضی از معلم ها که ریاضی درس میدن فقط ریاضی درس نمیدن زندگی رو هم درس میدن هر چند تعداد اینها خیلی کمه.
سلامتی و موفقیت و رضایت از زندگی رو برات آرزومنذم
معصومه جان
چقدر خوب شد که تو هم به خانواده «ایران سانس» پیوستی. وبلاگت با این فونت خیلی زیباتر و عالی تر شده است.
با مهر
یاور
تنها دبیر ریاضی که خیلی بهشان علاقه دارم
آقای علوی در دوره راهنمایی در مدرسه صالحی زاده بودند
یادش بخیر آن سالها ریاضی برایم شیرینترین درس بود
خیلی شوخ طبع بود 🙂
یکبار یک مسئله سخت روی تخته سیاه نوشته بود و همه بچهها فقط داشتند نگاه میکردند بعد از پنج دقیقه گفت:
چیه همهتون مثل کُلوخُوک چَشدار نگا مُکند.
چه خاطره شیرینی ممنون آقاصادق
ریاضی قانون طبیعت است!
گالیله