کاری برای انجام دادن پیدا کنید.
چه چیزی ما را مقید می کند برنامه ریزی کنیم تغییر کنیم و سرسخت و پیگیر باشیم.
آدم های زیادی را دیده ام که از تغییر کردن و برنامه ریزی صحبت کرده اند و خود من نیز همینطور اما همیشه یک جای کار می لنگید.
بعضی چیزها را باید حتما انجام داد فقط خواندن درباره آنها ما را آبدیده نمی کند بلکه با تجربه کردن می توانیم به عمق و معنا و مفهوم اصلی مطالب و کلمه ها پی ببریم.
وقتی در افرادی که تغییر کرده بودند و برنامه ریزی می کردند و سرسختانه کار می کردند دقیق شدم دیدم همه آنها کاری برای انجام دادن دارند وقتی کاری برای انجام دادن نداریم مدام دور خود می چرخیم جمله های جورواجور می خوانیم دوره های مختلف می رویم اما اثری ندارد در واقع ما کاری برای انجام دادن نداریم مهم نیست آن کار چه باشد از آشپزی گرفته تا مدیریت یک شرکت هزار نفره.
باید هر چه زودتر به کاری بچسبیم.
در هر صورت بیکار بودن باعث می شود ما نه تغییر کنیم و نه برنامه ریزی.
کاری برای انجام دادن و هدفی که ما را سرسختانه وادار می کند در واقع هدفی که انتخاب کرده ایم و کارهایی که برای رسیدن به آن هدف باید انجام دهیم ما را مقید به برنامه ریزی و تغییر می کنند.
اگر در آغاز راه هستیم مهم نیست کارمان و هدفمان چقدر اهمیت دارد ما قرار نیست مصلح اجتماعی شویم یا به اندازه ایلان ماسک بدویم
مهم این است کارمان را انتخاب کنیم و روی آن تمرکز کنیم در واقع خود را در شرایط اجبار با محدودیت زمانی برای انجام آن قرار دهیم گاهی باید زیاد فکر نکنیم حتی به اینکه این کار چقدر به درد مامی خورد برای تمرین عملگرایی باید شیرجه بزنیم.
وقتی کاری برای انجام دادن داریم تمام تمرکز ما به آن معطوف می شود و از بسیاری از کارها دوری می گزینیم دیگر نه زاغی چشم فلان همکار به ما مربوط می شود و نه چشم چپ رییس و نه عروسی نه چندان دلچسب نوه همسایه دختر عمویمان سرگرم کار خودمان می شویم.
پس کاری برای انجام دادن پیدا کنیم.
ولو آب دادن منظم هفتگی به گلدانها
ولو داشتن یک برنامه منظم غذایی هفتگی
ولو قدم زدن منظم در یک پارک
یا اگر خودتان کاری دارید و دیگران را در رنج و عذاب و بلاتکلیفی می بینید کاری برای آنها بسازید مهم نیست آن کار چه باشد حتی ممکن است به آنها بگویید روزی با موبایلشان پنج عکس از پنج درخت در مسیر پیاده روی شان بگیرند آنوقت به خوبی خواهید دید چقدر سرگرم و با برنامه می شوند.
از این کارهای به مراتب ساده و دلپذیر شروع کردن احتمالا بهتر باشد.
مهم حتی درآمد و کمی و زیادی آن نیست دیگران را به رایگان هم می توانید در خدمت بگیرید یا خدمت کنید
جایی که باید خود را بسازیم کاری داشتن است.
آدمها بیکارتر از آن چیزی هستند که فکر می کنیم حتی خود ما وگرنه هر روز شاهد اینهمه اتفاق های عجیب و غریب در دنیا نمی شدیم.
مطالب جالبی بود. ولی به نظرم، لازمه برای برنامه ریزی هامون تایم تنظیم کنیم تا اشتیاق بیشتری برای انجام دادنش داشته باشیم مثلا برنامه غذایی هفتگی، تا یه حد مشخصی جذابه ولی بعد از یک هفته یا یک ماه ممکنه خسته کننده بشه و دیگه ذوق همیشگی رو نداشته باشه. البته این نظر منه شایدم اصلا درست نباشه
ولی درکل بیکاری تو هیچ جامعه ای مورد قبول نیست.
پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم میفرمایند: جوان بیکار، مورد خشم خداوند است.
درست میگی شکیلا جان به هر حال به هر طریقی هست باید خودمون رو برای خوب زندگی کردن هول بدیم.