درون پرتلاطم خود را با بیرون در ظاهر آرام دیگران مقایسه نکنید

آیا مقایسه کردن خوب است؟

مقایسه یک ابزار است و می تواند ابزاری برای رشد و پیشرفت باشد و برعکس ابزاری برای اهمال کاری و ایجاد یاس و اندوه و شکست و افسردگی

سوال مهم این است که چه چیزهایی را با هم مقایسه می کنیم؟

 آیا دانش مقایسه کردن را داریم؟

 آیا شناخت کافی نسبت به چیزهایی که آنها را با هم مکقایسه می کنیم داریم؟

بهتر است قبل از پاسخ به این سوالات چند توضیح کوتاه بدهم.

محمدرضا شعبانعلی در فایل نقطه شروع تعریفی جالب برای شکست ارائه می دهد:

 نقل به مضمون:

یکی از ویژگی های خوب ما انسانها تصویرسازی و تجسم است، که یکی از تفاوتهای مهم انسان با حیوانات نیز محسوب می شود. اما کجا این تصویرسازی ممکن است به ما ضربه بزند ما از محیط اطراف خود یا وضعیتی که مدنظرمان است یا انسانهای اطرافمان یک تصویر کامل می سازیم ( Perfect Image ) که در واقعیت اینطور نیست و تصاویر معمولا ناقص هستند و وقتی با تصاویر ناقص و واقعیت روبرو می شویم احساس شکست می کنیم.

فرهنگ هلاکویی هم جمله خوبی در این زمینه دارند:

درون پرتلاطم خود را با بیرون در ظاهر آرام دیگران مقایسه نکنید.

حالا ما انسانها چکارمی کینم:

یک شخص را موفق می دانیم شاید چون خود او می گوید و خود را با او مقایسه می کنیم اصلا ممکن است کمی دراحوالات او دقیق شویم از نظر ما موفق نباشد و ما اگر در شرایط او باشیم خود را شکست خورده بنامیم چرا؟ چون تعریف های ما با توجه به توضیحات بالا از شکست متفاوت است ممکن است تصویر او با تصویری  که ما ساخته ایم متفاوت باشد ممکن است تعریف موفقیت برای او همان تعریف شکست برای ما باشد.

نکته دیگر نداشتن اطلاعات و دانش کافی از دیگران است:

 در واقع اگر ورودی های افراد یعنی همان هزینه هایی را که برای موفقیت داده اند  و خروجی  آنها را بدانیم، به احتمال زیاد ما اصلا دوست نخواهیم داشت جای آنها بایستیم.

اصلا چقدر مطمئن هستید طرف مقابل درباره موفقیت خود واقعیت را به شما می گوید:

بسیاری از افراد اهل ناله کردن نیستند و شکست های خود را به زبان نمی آورند اما در مورد موفقیت هایشان زبان گویاتری دارند.

بسیاری نیز درباره موفقیت خود به ما دروغ می گویند.

بعضی ها نیز از موفقیت های خود چنان با آب و تاب حرف می زنند و آن را در نظر ما بزرگ جلوه می کنند که ما احساس میکنیم فالکون هوی به فضا پرتاب کرده اند.

بعضی ها هم برای موفق شدن از انواع ترفندها استفاده می کنند ترفندهایی که ممکن است گاهی از نظر ما اخلاقی نباشند.

یعنی در بسیاری از اوقات ما تصویر ناقص و کامل را با هم مقایسه می کنیم. و به این خاطر به خطا می رویم.

یعنی همان جمله دکتر هلاکویی کلا ما دو طرف مقایسه را اشتباه انتخاب میکنیم برای همین است زمانی که مقایسه می کنیم دچار یاس و اندوه می شویم

پس بهتر است برای مقایسه کردن:

  • حواسمان به تعریفی که از شکست و موفقیت در دیدگاه خودمان و طرف مقابل داریم باشد.
  • اطلاعات و دانش کافی از دو طرف مقایسه را داشته باشیم و این سوال را از خود بپرسیم که آیا این موضوع، این بحث، این دو نفر مقایسه پذیر هستند؟

در این حالت شاید بتوانیم از مقایسه کردن به نتایج بهتری برسیم.

 

خودشناسی: سرگرم کار خویش باشیم.

خودشناسی: پروانگی ات مبارک

خودشناسی: داستان من و مدل شخصیت شناسی MBTI

خودشناسی و استعاره پاندای کونگ فوکار

 

7 دیدگاه برای “درون پرتلاطم خود را با بیرون در ظاهر آرام دیگران مقایسه نکنید

  1. سلام، وقتی به مقایسه کردن فکر میکنم این چیزها به ذهنم میرسد(مقایسه ی مال یا خانواده یا موفقیت یا …) :

    بعضی اوقات هم مقایسه توی ضمیر ناخودآگاه ما شکل میگیره و بعد در روحیه یا رفتار ما نمود پیدا میکند.

    مثلا فرض کنیم مدل زندگی ، یا شهر زندگی. مثلا من زمانی که یک سریال امریکایی میبینم ، که توی اون شخصیتها در حومه شهر و توی خونه های ویلایی زندگی میکنند یا وقتی عکس مردمی رو میبینم که مهاجرت کردند و در جایی زندگی میکنند که خانه ای بزرگ و حیاط دار دارند، ناخودگاه ی مقایسه و یک خواسته در من شکل می گیره، طبیعتا اگر اون لحظه آگاه باشم و منطقی، میتونم فکر کنم که خب اولا که خانه ی حیاط دار کلی زحمت داره، تمیزنگه داشتن و نگهداری از گیاهان و همینطور دور بودن محل زندگی از شهر، هزینه های رفت و آمد، احتمال دزدی و …بعد میتونم به این فکر کنم که خب توی اکثر شهرها به جز تهران و یکی دو تا شهر بزرگ میشه شرایطی که دوست دارم رو برای خودم بسازم.

    اما مساله اینجاست که این فکرها، همیشه کمی بعدتر به ذهن آدم میرسه و به نظر من «مقایسه ی ناخودآگاه» تا حدی تاثیر خودش رو میگذاره چه توی روحیه و چه توی آرزوها و خواسته ها.

    مثلا من گاهی فکر میکنم ، اینکه بیست سال پیش، همیشه توی فیلمها خانواده ی خیلی پولدار با کمتر پولدار چه مستقیم و چه غیر مستقیم مقایسه می شد، یک حسرتی رو توی ذهن عمومی که سطح زندگیشون کمتر پولداری بود گذاشت. شاید توی ناخودآگاه همه. به نظرم تاثیر خیلی ساده ش این شده که الان بعضی ها توی خونه ی ۶۰ متری هم مبل غول آسا میگذارند. یعنی با اینکه اون وسیله با فضا و شرایطشون هم خوانی نداره اما دلشون میخواد به چیزی که قبل تر دیدند و توی دلشون خواستند و الان ازشون دور هست، تا جایی که میشه برسند.

    اینها فکرها و تحلیلهای خودم هست و براشون مبنای علمی ندارم. اما فکر میکنم اگر هر کسی روی آگاهی و خودشناسی و عزت نفسش وقت بگذاره بتونه تا حد خوبی این تاثیرات رو هم کم کنه.

  2. به نظر من موفقیت و پیروزی یک” توهم” هست که به ذهن ما قبولانده شده است .
    کلماتی هستند که یک معنی خاص ندارند و مفاهیم انتزاعی و ذهنی هستند .
    اما بهتر است از کلمه ی “تلاش ” کار و حرکت که مفاهیم عینی هستند استفاده کنیم .
    و برای درک زندگی و “مقایسه” با دیگران استفاده از کلمه تلاش بسیار مفیدتر هست .

  3. باهات موافقم معصومه جان
    من هم فکر میکنم فاصله حال خوب تا بد ادمها به سه تصوری هست که دارن
    چیزی که واقعا هستن
    چیزی که فکر میکنن هستن
    و چیزی که دیگران در مورد ما دارن
    به نظرم هرچقد فاصله اولی تا سومی کمتر باشه ادم یکپارچه‌تر و واقعی‌تر هستن و حال بهتری دارن
    فکر میکنم نحوه مقایسه‌ای که بهش اشاره کردی و خیلی هم رایج هست این فاصله رو بیشتر میکنه و حال ادم را خراب
    ممنون از مطلب خوبت

    1. ممنون سجاد جان بابت کامنت خوبت و نکته خوبی که مطرح کردی یاد پست انتظارها مشخص است؛ اما انتخاب با شماست افتادم.
      راستی خیلی خوشحالم که اینروزها سایتت فعالتر شده واقعا فضای وب فارسی به وجود سایتی مثل سایت تو نیازمنده لطفا بیشتر برامون بنویس.

  4. همه چیز در این جهان نسبیه. هیچ چیز کامل و مطلقی وجود نداره، مقایسه کردن هم خارج از این مقوله نیست. ما ابعادی از زندگی افراد رو میبینیم ولی نه کامل، تنها برشه هایی از ظاهر زندگی آنها، و وقتی کار به مقایسه میکشد تازه سنگ بنای صلب آرامش گذاشته می شود. ولی از طرفی هم مقایسه خود با دیگران امر غریزی و غیر قابل اجتنابه. باید تمرین و تمرین و تمرین کنیم تا این خصلت را در خودمان کمرنگ تر کنیم

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.