فلاش بک

سه شنبه ها با شعر: فلاش بک

یکی از خوشبختی های شاعران این است تا آنجا که دلشان می خواهد میتوانند خیال پردازی کنند و تخیلات شاعرانه بسازند گروس عبدالملکیان در شعر فلاش بک آنقدر خیال انگیز سروده است که  تو را هم با خیالش برمی دارد و به دورها می برد تا آنجا که شاید خدا دیگر دست به خلقت انسان نزند و تصمیم دیگری بگیرد.

 

فلاش بک

 

فرصتی نمانده است

بیا همدیگر را بغل کنیم

فردا

یا من تو را می کشم

یا تو چاقو را در آب خواهی شست

 

همین چند سطر

دنیا به همین چند سطر رسیده است

به اینکه انسان

کوچک بماند بهتر است

به دنیا نیاید بهتر است

 

اصلاً

این فیلم را به عقب برگردان

آن قدر که پالتوی پوست پشت ویترین

پلنگی شود

که می دود در دشت ها ی دور

آن قدر که عصاها

پیاده به جنگل برگردند

و پرندگان

دوباره بر زمین …

زمین …

نه !

به عقب تر برگرد

بگذار خدا

دوباره دست هایش را بشوید

در آینه بنگرد

شاید

تصمیم دیگری گرفت

 

سه شنبه های شاعرانه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.