قبلا درباره زمان حال نوشته ام و همچنان دغدغه ام هست و دوست دارم فرصت پیش بیاید و خیلی علمی تر درباره اش بخوانم فعلا به پیشنهاد دوستانم یک کتاب خریده ام که فکر کنم طبق برنامه ریزی کتابخوانی ام سال ۹۷ بتوانم آن را بخوانم هر وقت آن را خواندم حتما گزارشش را می نویسم.
اینروزها بیشتر از گذشته در زمان حال هستم و کمتر با حال نبودن مشکل دارم دلایل زیادی دارد که اگر عمری باقی بود درباره آنها هم می نویسم فعلا می خواهم درباره یکی از جاهایی که به شدت مرا به زمان حال می آورد بنویسم:
کوه
کوه یکی از جاهایی است که من در آن به شدت زمان حال را تجربه می کنم نمی دانم این تجربه تابحال برای شما رخ داده یا نه اما از زبان آدمهای زیادی آن را شنیده ام ، کوه علاوه بر آنکه مرا به زمان حال می آورد به من کمک می کند مشکلاتم را فراموش کنم بسیار رخ داده که با ذهنی شلوغ و پر سرو صدا کوه رفته ام اما به محض اینکه قدم زدن در آن هوا را شروع کرده ام ذهنم از رویدادها و روزمرگی ها خالی شده و به آرامش عجیبی رسیده ام.
این به نظرم یک اتفاق عجیب است چون بشر در طول زندگی خود همواره دنبال لحظاتی بوده که بتواند همه چیز را فراموش کند و به این خاطر دست به هر کاری زده و چیزهای مختلفی را هم امتحان کرده از مخدرات گرفته تا نوشیدنی های مختلف که ظاهرا چندان موفقیت آمیزهم نبوده.
اما کوه دقیقا این حس را به من می دهد برای لحظاتی تمام مشکلاتت حتی مشکلات بسیار حاد که ممکن است در طول روز بسیار تو را رنجور و ضعیف کنند فراموشت می شود و تبدیل به آدمی شاد و پرانگیزه می شوی به نظرم بد نیست روانپزشک ها برای درمان بیمارهایشان دوره های کوه درمانی بگذارند.
آلن دو باتن چگونه درباره زمان حال می گوید؟بخش اول، انتظار صبح، دلهره در زمان حال و خاطرات دلپذیر در شب، آلن دو باتن: بخش دوم، چرا در زمان حال نیستیم پس کجاییم؟، قابلیت زیستن در زمان حال و سیلی زدن، جایی باید دست از گذشته بکشی، چرا باید هم اکنون اینجا باشیم؟، شاد بودن : چگونه به تولید شادمانی در جهان بپردازیم؟
سلام
خیلی خوب اشاره کردی.من هم این شکلی هستم.گیر کردن تو کوه،مثلا در شرایط نامساعد جوی و نجات پیدا کردن هم لذت بیشتری داره:)