رقابت

حواسم باشد با کی و چی رقابت می کنم؟

من به دلایل زیادی هنگامی که وارد فضاهای رقابتی می شدم استرس بالایی رو تحمل می کردم هنوز هم گاهی این استرس با من است تا یکی در کنارم قرار می گیرد و قرار هست با من رقابت کند ضربان قلبم بالا می رود و کلا امتحان هم برای من موضوع پر استرسی بود این روزها کمتر با این پدیده ها مواجه می شوم چون تغییرات زیادی در خودم ایجاد کردم و به بینش دیگری در زندگی ام رسیدم که زندگی محل برخورد با چالش ها و سختی هاست.

به دلایل دیگری هم از رقابت و فضاهای رقابتی گریزان بودم چون می دیدم بسیاری از افراد رقابت جو برای پیروزی در رقابت دست به هر کاری می زنند و من آدم آن کارها نبودم.

چند وقت پیش هم کامنتی در خصوص رقابت در سایت متمم گذاشتم که خلاصه حرفم این بود که:

رقابت را به عنوان یک نیروی محرکه و انگیزاننده در نظر بگیریم، عاملی برای رشد و یادگیری، و آگاهی از فضای اطرافمان، ما انسانها عموما تمایلمان به تنبلی و رکود زیاد هست و اگر عاملی نباشد که برای ما ترس و دلهره ایجاد کند تا لنگ ظهر زیر پتو می مانیم بنابراین رقابت در این موارد برای ما خوب است مگر اینکه آنقدر خودمان را رشد و پرورش داده باشیم که خودانگیخته باشیم و یکی از بهترین قسمت های مسیر رشد و پیشرفت همان خودانگیختگی است.

اما بهتر است توجه داشته باشیم در دام رقابت نیفتیم چطور؟

باید ببینیم با چه کسانی رقابت میکنیم ارزش ها و باورهای آنها چیست؟

فرض کنید من یک کسب و کار دارم و با کسب و کار دیگری در حال رقابت هستم هر دوی ما درخواست وام می دهیم کسب و کار رقیب با رابطه خوب به وام می رسد و من نه، یعنی من به رابطه اعتقادی ندارم و ارزش های من متفاوت است بنابراین کسب و کار او ممکن است به خاطر این وام چند گام از من جلوتر بزند ممکن است اینجا من با خلاقیت فراوان بتوانم این کمبود را جبران کنم حالا فرض کنیم نتوانیم جبران کنیم.

اصلا به شکل دیگری هم میشود به این موضوع نگاه کرد اینکه او یک پدر پولدار دارد که یکدفعه صد میلیون به کسب و کار او تزریق می کند و من پدر پولدار ندارم.

الان با چه چیزی باید رقابت کنم آیا رقابت کار درستی است؟

یا گاهی اوقات که میبینم:

بسیاری از سایت ها برای بهبود رتبه الکسای خود دست به چه کارهایی می زنند با خودم می گویم من زیر لحاف خوابیده ام و می خواهم فردا رتبه سایتم یک شود اینکه بعضی ها افرادی استخدام می کنند که روزانه در سایت شان بچرخند و …

پس با من با چه چیزی رقابت کنم؟

من به این نتیجه رسیدم که باید برای رقابت چک لیستی داشته باشیم.

هدف من از رقابت چیست؟

در چه زمینه هایی میخواهم رقابت کنم؟

با چه کسانی می خواهم رقابت کنم؟

آیا ارزش ها و باورهای من با آنها یکسان است؟

آیا ورودی های یکسانی داریم؟

انگیزه ما از رقابت چیست؟ آیا می خواهیم در کاری اول بشویم تا همه برایمان دست بزنند؟  دوستی می گفت چرا باید خودمون رو تلف کنیم تا دو نفر برامون کف بزنن!

آیا اصلا من آدم رقابتی هستم ممکن است من تحمل قرارگرفتن در فضاهای رقابتی را نداشته باشم و آنقدر به من استرس و فشار وارد شود که کارایی ام را هم از دست بدهم.

با پاسخ به همه اینها می توانیم موقعیت خود را در بازی رقابت پیدا کنیم آیا لازم است رقابت کنیم یا نه؟

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.