جسارت

تمرینی برای انجام دادن یک عمل جسارت آمیز

همکاری داشتم که همیشه به من می گفت اگر خودت برای خودت برنامه ای نداشته باشی دیگران برایت برنامه ریزی می کنند و یکبار هم در مساله ای که بابت آن مطمئن نبودم و تردید داشتم با بیرحمی این فرضیه را روی من اجرا کرد، البته قبل از تصمیم گیری به من خبر داد.

من همیشه فکر کرده ام فرد مستقلی بوده ام اما این روزها که خوب به زندگی گذشته ام نگاه میکنم میبینم اتفاقا جاهایی هم بوده که به دیگران اجازه داده ام برایم تصمیم گیری و برنامه ریزی کنند.
واقعیت این است که ما بسیاری از اوقات به دیگران اجازه می دهیم برای زندگی ما برنامه ریزی کنند و این بار سنگین را از روی دوش ما بردارند و گاهی هم بابت این موضوع بسیار خوشحالیم.
کمی به زندگی خود نگاه کنید ببینید کجاها مرتکب این عمل شده اید؟ در مقابل پیشنهاد خوبی که دیگران به شما داده اند اما بابت آن تردید داشته اید سکوت کرده اید و آن پیشنهاد علی رغم اطمینان نسبی شما به وقوع پیوسته است؟
ما زمانی به خود می آییم و میبینم از زندگی راضی نیستیم ممکن است همه چیز هم خوب باشد اما ما راضی نیستیم.
نمی دانیم این همه مدت که زندگی کرده ایم براساس طرح و نقشه دیگران بوده که بسیاری از اوقات هم احتمالا از روی خیرخواهی.
اما چالش قضیه آنجاست در بسیاری از اوقات آدمها براساس نیازها و دغدغه های خودشان برای ما برنامه ریزی می کنند و چالش بدتر آنکه ما نمی دانیم تمام این مدت بر اساس طرح و نقشه دیگران زیسته ایم فقط می دانیم حالمان خوب نیست. آنقدر همه چیز طبق برنامه پیش رفته که تشخیص اینکه خودمان هستیم یا دیگری برای ما سخت، سخت شده است.
حالا چکار کنیم؟
حتما شنیده اید یکی از بهترین جسارت ها این است که جسارت روبرو شدن با خودمان را داشته باشیم اما این فقط در حد حرف و واژه و کلمه آسان است.
روبرو شدن با خود یعنی از دست دادن خیلی چیزها حتی این خودی که حالا هستیم و از دست دادن بسیاری از دستاوردها و شادی ها و موفقیت های تصنعی که تا امروز داشته ایم.
از دست دادن بسیاری از آدمها که آنقدر به ما نزدیک شده اند که بدون آنها حتی نفس کشیدن برای ما سخت شده.
از این مهلکه بیرون آمدن بسیار سخت است.
آیا توان روبرو شدن اینگونه ای با خود را دارید؟
اگر قصد بهتر کردن حال خود را داشته باشیم ناگزیر از انجام دادن این عمل مخاطره آمیز هستیم.
برای پیدا کردن جسارت روبرو شدن با خود می توانیم دو حالت زیر را در نظر بگیریم:
فرض کنیم در شرایطی هستیم که اصلا هیچکدام از این آدمهایی که به شکلی امروز طراح و حمایتگر زندگی ما هستند وجود ندارند اصلا به دنیا نیامده اند.
و یا وجود دارند ولی اصلا برای ما مهم نیستند یعنی به شکلی آنها را از تاج و تخت قدرتی که خود ما به آنها داده ایم پایین بیاوریم و بی اثر کنیم و حرف و قضاوتشان اصلا برایمان مهم نباشد.

یعنی جسارت عبور کردن از آنها را حتی در خیال هم شده بیافرینیم.
برای لحظه ای سعی کنید این شبیه سازی را لااقل انجام دهید.

آنوقت بنشینید و فکر کنید چطور می توانید زندگی کنید؟
چه چیزی واقعا خوشحال تان می کند؟
چه چیزی نیاز عمیق و درونی شماست؟
اگر حرف فلان آدم و فلان آدم مهم نبود الان دوست داشتید کجا می بودید؟

تا می توانید درباره سوالهای بالا فکر کنید و بنویسید.

حالا ممکن است به یک صفحه خالی بدون دستاورد و موفقیت و شادی های دیگران برسیم جسارت دیدنش را داشته باشیم

نترسیم از اینکه خالیه

نترسیم از اینکه رنگی نداره و یا مثل عکس بالای متن سیاهه

نترسیم از اینکه هیچی نیستیم.

جسارت کنیم و رنگ های خودمان را روی آن بریزیم.
این تمرین لااقل برای یکی دو بار شاید نشانه های خوبی را به ما یادآور شود امتحانش ضرر ندارد.
فقط کافی است کمی جسارت کنیم. این یک بخش کوچک از شروع طراحی زندگی به دست خودمان است. در نهایت حتی ممکن است به همان طرحی که دیگران برای ما ریخته اند برسیم اما این بار خودمان به آن رسیده ایم با اطمینان خاطر، و هیچ چیز ارزشمندتر از یک آدم مطمئن نیست و لذت بخش تر از اطمینان در زندگی.

14 دیدگاه برای “تمرینی برای انجام دادن یک عمل جسارت آمیز

  1. سلام خانم شیخ مردای
    البته خانم شیخ مرادی،این چیزی که میگید درسته،ولی یادتون نره اینا نگاه دختریه که به درجه ای ازفهم رسیده ومیتونه به راحتی خودش تصمیم بگیره .فم نکنم درمورد همه صادق باشه.درمورد رویارویی باخودمون من یه نظر دارم درطول نظر شما،اینکه مثلا ببین همه میگن اگه تو زندگی ت یا تصمیمتن دخالت کرد بزارش کنار!(البته اخیرا به این نتیجه رسیدم)من میگم نظرشو گوش کنیم حتی اگه خوب عاقلانه بود روش فک کنیم درنهایت اگه مخالف بودیم فقط باتصمیمش مخالفت کنیم.ومسیر خودمون رو باقدرت بریم ولی دلیلی نداره خود اون آدم رو هم بزاریم کنار!وبزاریم کنارمون باشه.من میگم برا زندگی خوب اینطورنیست که فقط دوروبرمون آدم های مث خودمون باشن میشه آدم مخالف عقیده منم باشه بدون اصطکاکی بین مون،منتهی باید به طرف اثبات کنیم نظرش برامامفید نیست(براهمون ماتاکید داریم بربلد بودن منطق یاهمون تفکرنقدی).ویه چیز دیگه هم اینکه من معتقدم حتی وقتی تصمیمی رو خودمون میگیریم لزوما منجربه رضایت نمیشه!چون تصمیگیری خیای پیچیده هست وبه خیلی فاکتورهای دیگه هم بایدتوجه بشه ووضعیت جامعه.بببن خیلی ازمارشته مون رو دبیرستان ازرو علاقه انتخاب کردیم ولی خیلی ها الان ناراضی هستن!یامن تو انتخاب همسرم دیدم.خودش انتخاب کرده ،الان پشیمونه.
    راستی اون شعرکرد رو گذاشته بودین،من که هیچی نفهمیدم!گفتم کاش اصل متن رو هم میذاشتن،احتنالا اون باز وزن داشت،هرچنداونم نمیفهمیدیم،آلی باز اون درخودنفهمیدنش فهمیدنی بود!

    1. سلام آقای سیرجانی
      چند نکته:
      ۱- در خصوص روبرو شدن و تصمیم گیری میشه حرفهای زیادی زد این فعلا یه تمرینه که میتونه نشونه های زیادی رو به ما نشون بده حالا در هر وضعیتی از زندگی باشیم امتحان کردنش ضرر نداره و لااقل یه تلنگر واسه ما میتونه باشه ممکنه بعدها نتیجه اش رو ببینیم همونطور که خودت هم میدونی زندگی یه فرآینده امروز یه چیزی تلنگره ممکنه ده سال دیگه تبدیل به یه تصمیم جدی در زندگی ما بشه.
      ۲- قرار نیست همیشه تصمیم های رضایت بخش بگیریم در حد توانایی ما هم نیست اما جسارت تصمیم گرفتن کم کم ما رو به سمت تصمیم های رضایت بخش میبره اصلا بسیاری از تصمیم های ما خوب هستن اما هزار عامل دیگه توی خروجی تاثیر میزارن و یه چیز دور از انتظار از آب درمیاد چیزی که من گفتنم تمرینی برای پیدا کردن حس مسئولیت پذیریه و اینکه از مقام قربانی شدن بیایم بیرون و خودمون کنترل زندگی خودمون رو در دست بگیریم.
      ۳- شعر کردی منظورتون کدوم بود؟

      1. منظورم اون شعر شیرکوبیکس بودالبته من نمیدونم ایشون به کردی شعرمیگن یافارسی!چون گفتی کردهستن من تصورم این بود که لابد متن روترجمه کردید بعد که یه سرچ زدم دیدم فارسی هم شعرگفتن!گفتم نکنه اصل متن فارسی یوده ما خنگی خودمون رو خواستیم یجوری توجیه کنیم.(البته من کلا درفهم شعر خنگ هستم.)
        دراون مورد هم البته فرض من بر اینست که ما خودمون مسولیتمون رو برعهده گرفتیم ونمیذاریم کسی برامون تصمیم بگیره منتهی من یه قدم جلوتررفتم ومیگم که برای اینکه اولا دچارلجبازی نشیم ثانیا تصمیم های بهتر بگیم نیازی به حذف دیگران نیست میتونیم باهاشون صبت کنیم.چون چیزی که من الان دارم میبینیم به بهانه اینکه ماخودمون میخاییم انتخاب کنیم اکثرا دچار یه نوع لجبازی هستن تاتصمیم عاقلانه وخوب(من خودم هم تو دسته همین لجبازهاهستم)

        1. در مورد حذف آدمها یادم رفت چیزی بگم این یک نوع عصبیت هست که ما دچارش هستیم که به قول خودت به لجبازی منتهی میشه این بخشی از مسیر خود شدنه که باید ازش عبور کنی من خودم حس میکنم ازش عبور کردم این لجبازی رو کاملا در مقطعی از زندگی داشتم اما یه قدرتی پیدا کردم که با مهربانی و با اعتماد به نفس به آدمها بگم این زندگی منه لطفا کمتر توش دخالت کنین و واقعا با چندبار مقابله کردن خود آدمها هم حساب کار دستشون میاد البته تو این قضیه هم در حال تجربه کردن هستم اما لجبازی بیشتر حال خودمون رو خراب می کنه و ناشی از این هست که هنوز مسولیت صد درصد زندگی رو نپذیرفتیم و بابتش میترسیم. به نظرم به خاطر این لجبازی بیشتر تو خودت دقیق شو که دلیلش چیه؟ ما هنوز به خودمون مطمئن نیستیم و می ترسیم به این خاطر لجبازی می کنیم و لزومی هم نداره آدمها رو حذف کنیم دیگه آدمی در کنارمون نمیمونه و رابطه برای داشتن یه زندگی خوب مهمه، اینا همه اش بخشی از مسیره که باید طی بشه.

  2. معصومه جان مطالبی که مینویسی بصیرت insight ما رو بالا برده
    این مطلب من رو یاد یکی از مطالب سایت “سواد زندگی” انداخت:
    http://www.savadezendegi.com/fa/news/246/%D8%AD%D8%A7%D9%84-%D8%AE%D9%88%D8%A8-%DA%86%DB%8C%D8%B3%D8%AA-%DA%86%DA%AF%D9%88%D9%86%D9%87-%D8%AD%D8%A7%D9%84-%D9%85%D8%A7%D9%86-%D8%AE%D9%88%D8%A8-%D8%B4%D9%88%D8%AF-%D9%81%D8%B1%D9%85%D9%88%D9%84-%D8%AD%D8%A7%D9%84-%D8%AE%D9%88%D8%A8-%D9%88-6-%D9%BE%DB%8C%D8%B4%D9%86%D9%87%D8%A7%D8%AF-%DA%A9%D8%A7%D8%B1%D8%A8%D8%B1%D8%AF%DB%8C
    از وقتی تصمیم گرفته بودم خود واقعیم رو ببینم خیلی ترسناک و بیشتر دردناک بود ولی ارزششو داشت
    مرسی از نکته های خوبت

    1. ممنون سجاد جان خوشحالی عمیقی بهم دست داد بابت بازخوردت، اینا همه اش تجربه های شخصیه و از اینکه بتونه حتی برای یک نفر هم مفید باشه برام مایه خوشحالیه چه برسه اون آدم تو باشی.
      بابت لینکی که معرفی کردی عصر ایران و جعفر محمدی یکی از آدمهای نیک روزگار هم ممنونم.

  3. درود بر شما
    دیدگاه جالبی است
    ساختن بت بزرگی از شخصیت پوشالی دیگران شاید به خودآگاه و شاید به ناخودآگاه صورت گیرد
    تقدیر سازی ذهنی در پوچ دیدن ایشان بسیار عالی است.. حداقل به جای غصه خوردن و بافتن ذهنیات تلخ و نابودی خودمان آن شخصیت پوشالی کاذب را خار و حقیر ببینیم
    روش شما ی طور مهندسی معکوس هست
    حتما تمرین میکنم

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.