من کردم

سه شنبه ها با شعر: من کردم و طاقت زیر خاک ماندن ندارم

من کردم

و طاقت زیر خاک ماندن ندارم.

امروز سه شنبه ای تلخ را سپری کردم سه شنبه ای پر از ناگهان، سه شنبه ای باور نکردنی، سه شنبه ای که مرگ پر از دامان مادران سرزمینم شده است و غمی به سنگینی تمام غم های عالم بر دامان کردستان نشسته است.

برای دردهای کرمانشاه، برای سرپل ذهاب، برای قصر شیرین و برای مادران عزادار کرد که طاقت شکستنشان را ندارم، مادرانی که چون کوه در باور من نقش بسته اند.

من از رقص های هزار ساله می آیم

بچرخان دوباره دستمال های شادی را در باد

من کردم 

و طاقت زیر خاک ماندن ندارم

من از آغاز ایستاده ام

هر چند بیستون بوده ام

من از آغاز ایستاده ام

چون نام من کبیرکوه است

آرام بگیر کردستان من

گهواره توست تکان می خورد

و ما به خوابی شیرین می رویم

صدای لالایی اورامانات می آید

خاک ها را کنار بزنید

من کردم

و ایستاده می میرم.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.