زبان زندگی: اوتیسم اوج مهربانی است

قبلا درباره زبان زندگی نوشته ام اگر دوست داشتید پست های زیر را که مربوط به زبان زندگی هستند بخوانید خواندنشان خالی از لطف نیست. فقط اینکه زبان زندگی درباره اتفاقات خوبی است که در اطراف ما رخ می دهند.

طعم شیرین غافلگیری

من همیشه شرمنده آن رییس جمهور هستم

احسان هنری نیست به امید تلافی

این هم یک زبان زندگی دیگر است:

۱- اصولا دنیا و اتفاقاتش آنقدر برایم ارزشمند نیستند که به خاطر آنها بخواهم اخم کنم، اما داخل مترو نمیدانم روی موضوعی تمرکز کرده بودم شاید، اخم کرده بودم دخترخانومی یهو دستش را روی پیشانی ام گذاشت و گفت: اخماتو واکن پیشانی ات چروک میشه، حیفه چهره به این زیبایی از همین الان چروک شه.

 واقعا نمیدانم برای خانمی که برای اولین بار توی مترو من رو می دید و شاید هیچوقت دیگر هم من رو نبینه زیبایی صورت من چقدر مهمه، اعتراف میکنم اصلا برایم قابل درک نیست این مهربانی، نمی دانم چیست شاید او هم زبان زندگی را می دانست. 

۲_ دختری که اوتیسم دارد و زمانی همسایه ما بوده کنارم نشست یهو دستهایم را گرفت و بوسید و گفت: خیلی دوست دارم عین خواهرمی.

 این عمق مهربانی اش برایم باورنکردنی بود و نمی دانستم چطور پاسخش بدهم. حس کردم من ناتوان حسی ام و اوتیسم اوج مهربانی است.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.