افشین یداللهی ترانه سرا و پزشک متخصص اعصاب و روان که در حصار کلمات زیست و اعصاب و روان را به عظمت و شکوه شعر و کلمه سپرد.
بعضی از آدمها نبودنشان بسیار به چشم می آید چون بودنشان بسیار فراتر از یک نفر انسان و یک اسم و یک کلمه است و افشین یداللهی که با کلمات به عمق معنا و عشق و زندگی می رفت یکی از آنها است.
ترانه زیبایی از او می خوانیم.
کدوم خواستن کدوم جنون کدوم عشق .. شاید خیلی از این حرفا دروغه
تا وقتی باهمیم از عشق میگیم .. نباشیم قولمون حتا دروغه
از این عشقایی که زنجیر میشه .. هوسهایی که دامنگیر میشه
میترسم چون دلم بیاعتماده .. به احساسی که بیتأثیر میشه
نه اینکه عاشقی حال خوشی نیست .. نه اینکه زندگی بیعشق میشه
فقط کاش بین این حسای مبهم .. بفهمم آخرش چی عشق میشه
مث حرفی که نگاهی .. نمیگفته و میگفته
اتفاقیه که گاهی .. نمیافته و میافته
حس یخ زدن تو آتیش .. حال سوختن تو سرما
تو بیداری یه خیاله .. یه حقیقته تو رویا
تو فکرش نیستیم و پیداش میشه .. ولی وقتی که باید باشه میره
به حال و روز ما کاری نداره .. همیشه یا براش زوده یا دیره
نه اینکه عاشقی حال خوشی نیست .. نه اینکه زندگی بیعشق میشه
فقط کاش بین این حسای مبهم .. بفهمم آخرش چی عشق میشه
اینجا می توانید به یک ترانه با صدای خود او گوش دهید.