علاوه بر اینکه در زندگی شخصی خود همواره باید تلاش کنیم اصالت وجودی خود را زندگی کنیم و خودمان باشیم خود حقیقی مان، در کسب و کارمان هم نیاز داریم خودمان باشیم براساس باور و اعتقاد خود فعالیت کنیم چیزی را که به آن اعتقاد داریم در منصه ظهور بگذاریم.
اگر محصولی ارائه می کنیم خود آن را باور داشته باشیم و اعتقاد ما باشد.
اگر خدمتی ارائه می دهیم هویت ما باشد و به آن اعتقاد داشته باشیم.
شاید خود حقیقی مان در کوتاه مدت ما را به موفقیت نرساند اما در بلند مدت وقتی مشتری ما هویت ما و کسب و کارمان را یکی میبیند میزان پذیرش ما بالاتر خواهد رفت و مسیر موفقیت هموار خواهد شد.
نادر ابراهیمی چه زیبایی در کتاب یک عاشقانه آرام می گوید:
برای ساختن یک جهان جعلی، که در آن هیچ چیز، همان چیزی نباشد که باید
گروهانی از آدم ها، سرسختانه تلاش کرده اند.
پس بهتر است در این دنیای جعلی ما واقعی و اصیل باشیم عده کمی برای واقعی بودن تلاش می کنند ما در این وادی بی رقیب خواهیم بود.
معصومه عزیز
همواره باید تلاش کنیم اصالت وجودی خود را زندگی کنیم
اول از همه بابت حسن نظرت در کامنت قبلی ممنونم.
ولی در مورد این نوشته ات موافقم ، احتمال که نه قریب به یقین تلاش کردی و میکنی زندگی ات اینگونه باشه در اینصورت می دونی که اصیل زندگی کردن دغدغه شیرین و سختیه ، امیدوارم چند سال دیگه همه دوستانی که چنین دغدغه ای رو دارند، تجارب خودشون رو هم بگن.
اگر نوشته های استاد ملکیان رو خونده باشی ، دیدی که به ویژه از منظر کی یرکگور ، بارها یادمان می آورد که انسانها چقدر خود را زندگی نمی کنند.
شادباشی و صبور
ممنون وحیدجان مطمئنا اصیل زندگی کردن سخته هر کروم از ماها که حالا ادعا می کنیم تلاش داریم اصیل زندگی کنیم در مراتب های مختلفی به سر می بریم و من باید بگم اون سختی و بخصوص شیرینی اش رو که گفتی واقعا تجربه کردم.
معصومه نازنین،
با خواندن نوشتهایتان، یاد خاطرهای افتادم: آشنایی داشتم – فقط در فیسبوک باهم آشنا بودیم – او مطالبی پیوستهای را با موضوع مشخص اشتراکگذاری میکرد. به نظرم در تولید محتوا انسان زبردستی مینمود. اما بعدا متوجه شدم، کارش کاپی/پِستی بیش نبوده است او از هیچ منبعی نام نمیبرد. در واقع، او تنها زحمتی که میکشید، بومیسازی واژهها بود. همین.
ازاین رو، همانطوریکه که شما اشاره کردید، اصیل بودن یک مزیت است؛ مزیتی با ضریبی بسیار بالا که بهتر است در هرجا و هر شرایط مدنظر مان باشد.
چقدر خوشحال شدم علامه جان از دیدن کامنتت
متاسفانه این کاپی پیست ها خیلی زیاد شده و همینطور جعلی بودن،
امیدوارم ماها اصیل بمونیم.
سلام.
دقیقا به همین خاطر از جمع متممی ها بیرون آمدم.(البته به جز چند نفری که همان موقع هم واقعی بودند)
کلاً متنفرم از برچسب خوردن و برچسب زدن. کرد ، ترک ، متممی ، تهرانی ، دختر، پسر ، زن ، مرد، و ….
بیشتر دوست دارم انسان ها را به خاطر انسان بودنشان دوست داشته باشم نه برچسب هایشان.
اما حیف که در این دوران اصیل ها کم هستند و کسانی که ادعای اصیل بودن را دارند ، خیلی زیاد .
دسو خوش بید.
هر بیژی
ده س به قه لم بید
سه عید
سلام
ممنون سعید جان از حضور و کامنتت
من فکر میکنم مشکل برچسب ها نیست مشکل ما آدمها هستیم که به دلیل ضعف ها و کمبودهایمان خود را پشت برچسب ها و عنوان ها مخفی می کنیم. و بعد هر خطا و اشتباهی از ما سر م یزند خودمان و دیگران آن را به برچسب ها نسبت می دهیم مثل همین متممی ها که می گویی.
برای اصیل بودن باید هزینه داد عده زیادی از افراد رو کنار گذاشت به دوستی ها و منافعی نه گفت و این کار هر کسی نیست به همین خاطر است عده زیادی از ما درمانده ایم از اصیل بودن.