چکار کنیم تا دچار میان مایگی نشویم؟

محمدرضا شعبانعلی در این نوشته آدمها را به سه دسته فرامایه، میان مایه و فرومایه تقسیم می کند.
من از کلمه میان مایه به شدت بدم می آید، از متوسط الاحوال بودن، متوسط بودن، راستش ترجیح می دهم فرومایه باشم نه میان مایه هر چند ممکن است بتوان گفت مسیر رشد و پیشرفت ما از فرومایگی شروع می شود بعد میان مایگی و بعد فرامایگی البته بسیاری را هم دیده ایم که تا زمان مرگ در سطح های خود مانده اند.
اما من ترجیح می دهم در میان مایگی نمانم و اگر قرار است مسیر رشد و پیشرفتم از میان مایگی بگذرد به سرعت از آن طی شوم میان مایگی برای من واژه زیبایی نیست.
میان مایگی مرا یاد ساعت ها پای تلویزیون نشستن می اندازد و دیدن فیلم های میان مایه.
یاد کلاسهای درس میان مایه دانشگاه و تلاش مذبوحانه و میان مایه برای گرفتن نمره از استاد و دور زدن او

یاد ساعتها گشت زدن در شبکه های اجتماعی و و خواندن متن های میان مایه
یاد آدم های میان مایه که راه پولدارشدن خود را در پولدار نشدن دیگران می بینند و وقتی نمی توانند هیچ تلاشی برای پیشرفت خود بکنند و به قول معروف مال این حرفها نیستند تمام تلاش خود را می کنند مانع و سد رشد دیگران شوند و برای آن برنامه ریزی می کنند، هر چند تلاشهایشان هم به طرز مضحک و خنده داری میان مایه است.
بکوشیم کلمه میان مایه را از ادبیات و سبک زندگی خود حذف کنیم.

قیصر امین پور هم می گوید:

نه چندان بزرگم
که کوچک بیابم خودم را
نه آنقدر کوچک
که خود را بزرگ…
گریز از میانمایگی
آرزویی بزرگ است.

3 دیدگاه برای “چکار کنیم تا دچار میان مایگی نشویم؟

  1. من میانمایگی رو دوست دارم و نمیخوام حالا حالا ها از اون عبور کنم. البته بسیاری از ویژگی هایی که اینجا شمردید مربوط به فرومایگان است. مثلا فرومایگان به جای مطالعه کتاب زباله گردی دیجیتال بیشتری دارند، میانمایگان کتاب می خوانند و گرانمایگان کتاب برای میانمایگان می سازند.

  2. من هم این مطلب رو که در فید خوندم گفتم کامنت بزارم که مثالهایی که زدید به نظرم من مربوط به فرومایگان هست، اما دیدم آقا مجید زودتر گفته.

    من فکر میکنم فرومایگان تلویزیون میبینن، آویزون استاد میشن تا نمره بگیرن، وقت خودشون رو در شبکه های اجتماعی بخواطر چهارتا لایک تلف میکنن، و وقتی میبینن نمیتونن از نردبون بالا برن با دست بالایی ها رو پایین میکشن و با پا پایینی ها رو لگد میزنن تا کسی بالاتر نره…

    به نظرم میان مایه کسی هست که از این موارد گذشته، در راه رشد رو پیدا کرده و در اون قدم گذاشته ولی مسیر طولانی برای رسیدن به فرامایگی داره.

    من هم متاسفانه میانمایه هستم. از اینکه فرومایه نیستم تا حدودی خوشحال هستم، و از اینکه فرامایه نیستم بسیار بسیار شرمسار. بدی میانمایه بودن اینه که نوک قله رو میبینیم و میدونیم کجا باید باشیم، سعی میکنیم مانند فرامایگان باشیم، اما بعضی مواقع فراموش میکنیم و مانند فرومایگان رفتار میکنیم و این مایه شرمساری خودمون هست. مشکل اینجاست که در معدود مواقعی که مانند فرومایگان رفتار میکنیم باعث میشه دید اطرافیان نسبت به ما تغییر کنه و شخصیت مارو جوری نشون بده که دوست نداریم. متاسفانه فرومایه بودن راحته و فرامایه بودن نیاز به چندین سال تلاش فراوان داره.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.