این شعرها را اخیرا از رسول ادهمی خوانده ام.
حیفم آمد لذت چشیدن آن را با خوانندگان وبلاگ در میان نگذارم.
ساده و خلاقانه و از صمیم قلب، چیزی شبیه هم آغوشی با کلمات و به جز این از یک شعر چه می خواهیم.
۱
گاهی بگو دوستم داری
من هیچ!
برای گلوی خودت خوب است.
۲
هر وقت سرم را روی پاهای تو میگذارم
از شدت آرامش و آسوده خیالی
یاد این جمله ی از سفر آمده ها می افتم:
“هیچ جا خانه ی خود آدم نمی شود … “
یک دیدگاه برای “من هیچ! برای گلوی خودت خوب است”