شاید فقط امروز زنده باشم

تکرار بعضی جملات در درازمدت ممکن است آنها را به دغدغه و حتی به مدل ذهنی ما تبدیل کند و آنقدر آنها را تکرار کنیم که ناخودآگاه دست به راهکارهای عملی برای شان بزنیم.

من در دوره های مختلف در زندگی به جملات مختلفی فکر کرده ام و سعی کرده ام در زندگی روزمره ام آنها را با خود تکرار کنم یا وقتی به مشکلی برخورده ام یا با اتفاق جدید و چالشی در زندگی ام روبرو شده ام جملات به کمکم آمده اند و بر نحوه رفتار، کنش و واکنشم تاثیرگزار بوده اند بعضی از جملات اینها هستند:

  • کم نیار.
  • مانند یک ملکه رفتار کن.
  • این نیز بگذرد.
  • مگه قرار نبود دیگه بابت اینجور قضیه ها ناراحت نشی.
  • تو قرار شد سرت به کار خودت گرم باشه مگه به من قول نداده بودی؟ ( و من هم می گویم چشم)

اما یکی از جمله هایی که دوست دارم زیاد تکرار کنم جمله زیر است:

شاید فقط امروز زنده باشی.

بد نیست هر از گاهی صبح ها که از خواب بیدار می شویم یکی به پس کله مان بزنیم و با خود بگوییم:

شاید این آخرین بار باشد.

باورش بسیار سخت و دور از ذهن است، همه ما تقریبا مطمئنیم که حالا حالاها هستیم ولی به هرحال به زبان آوردنش ضرری ندارد:

شاید این آخرین بار باشد.

و زندگی را با تمام انرژی شروع کنیم.

و روز الهام بخش و خلاقانه ای بسازیم.

سری به رویاهایمان بزنیم.

به کارهایی که پشت گوش انداخته ایم.

به دوستی هایی که تکلیفشان روشن نیست.

حتی شده به یک بستنی لیس بزنیم.

یا به یک سیب گاز…

پنیر و گردو را با میل دیگری بخوریم.

آب را متفاوت تر بنوشیم.

به همکارانمان جور دیگری سلام بدهیم.

در هر چیزی کمی متفاوت تر عمل کنیم.

شاید عده ای گمان کنند دیوانه شده ایم، اما ما می دانیم در حال تجربه تفاوت ها هستیم و این تجربه بی نظیر و سرخوشانه ای ست، با این باور که لذت زیادی در این لحظه نهفته است و حتما نهفته است، این درک ماست که ناقص است و جسم  ما تاوانش را پس می دهد.

همه اینها ممکن است منجر به یک عمل کوچک شود اما به هر حال تکرار همین جمله ما را از روزمرگی هر روزه در می آورد.

روزمرگی و معمولی بودن بدترین شکل زندگی است به هر شکل باید تلاش کنیم از آن دوری گزینیم ما قرار نیست معمولی زندگی کنیم از فرصتی که برای زندگی به ما داده شده بهره بهتری ببریم.

اینها هم تجربه های دیگری است برای زیستن در زمان حال حاضر.

پی نوشت: راستی جمله های شما چیستند؟

آلن دو باتن چگونه درباره زمان حال می گوید؟بخش اول، انتظار صبح، دلهره در زمان حال و خاطرات دلپذیر در شب، آلن دو باتن: بخش دوم، چرا در زمان حال نیستیم پس کجاییم؟، قابلیت زیستن در زمان حال و سیلی زدن،  جایی باید دست از گذشته بکشی، چرا باید هم اکنون اینجا باشیم؟، شاد بودن : چگونه به تولید شادمانی در جهان بپردازیم؟، تکنیک پومودورو و زیستن در زمان حال

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.